متنعمّان چه دانند مشقت فقیران
که چگونه روز باشد شب حبس بر اسیران
به زکات حسن رویت نظری بدین گدا کن
همه خواجگان نباشند و توانگران و میران
به وثاق ما کرم کن نفسی درآ و بنشین
که مقام گنج شرط است به کنج های ویران
نه فراغتی مهیا و نه راحتی میسر
تو چنین ز من گریزان به مه دی وحزیران
همه عالم ار بگردند و طلب کنند یاری
چو تو پاک باز ناید ز میان بی نظیران
مدد حیات باقی به وصال توست جانا
چو ثبات لطف شاهان به رعایت وزیران
بر آب زندگانی چو بسوختند ما را
چه امید حوض کوثر چه ............یران
می و چنگ برگرفتیم به طبع و زاهدان را
به بهشت باز دادیم چو خانقه به پیران
نبود حدیث مستان ز گزند حشو خالی
نخورند چون نزاری غم ریش حرف گیران
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.