چه محنت است که در عاشقی به ما نرسید
کجا شدیم که صد فتنه از قفا نرسید
به رویِ ما همه رنجی رسید در غمِ دوست
مگر که راحتِ رویش به رویِ ما نرسید
فراغتِ دل از آن داشتیم یک چندی
که عشقِ او به سرِ جانِ مبتلا نرسید
طمع به وصلِ چو اویی حماقتی ست عظیم
که پادشاهیِ عالم به هر گدا نرسید
اگر ز عشق ملامت به ما رسد چه عجب
بلایِ سرزنشِ عاشقات کجا نرسید
ز هجر و وصل چه نقصان کمالِ مجنون را
اگر به خلوتِ لیلی رسید یا نرسید
نزاریا چو تو رفتند ره روان بسیار
که یک رونده درین ره به منتها نرسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایا سحاب نوالی که از صریر قلم
به گوش صامعه جز مدحت شما نرسید
به بوی خلق خوشت بح کاروان نسیم
سحرگه از طرف تبت و خطا نرسید
نماند در همه آفاق ذرهای که درو
[...]
بنای حرص به معراج مدعا نرسید
گذشت از فلک اما به پشت پا نرسید
دماغ جاه بهکیفیت حضور نساخت
به سربلندی این بامها هوا نرسید
نفس به فهم پیام ازل نکرد وفا
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.