خاطرم باز به جایی شد و مشکل جایی
چون کنم شخص به جایی دگر و دل جایی
جان و دل ساکن و اعضایِ بدن در تک و پو
مرحلم جای دگر آمد و منزل جایی
بلبل از سوختنِ دل چه خبر میدارد
گل به جایِ دگر افتاد و عنادل جایی
از سرِ وجد توان رفت چو مجنون بر نجد
عاشقان را به ازین نیست مقابل جایی
این سخن باورت از من نشود جز وقتی
که فرو بسته شود پای تو در گل جایی
طمع صحبت عشّاق و نزاری هیهات
زان که دیوانه بود جایی و عاقل جایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.