چون جمله تویی بهانه برخاست
شکل دویی از میانه برخاست
پس من ز میان برون شوم به
کاین فتنه هم از دوگانه برخاست
عشق آمد و در میانه بنشست
فریاد ز هر کرانه برخاست
عکسی ز جمال دوست بنمود
تا شور و شر از میانه برخاست
از زخمهٔ زهرهٔ غزلخوان
این زمزمه عاشقانه برخاست
کای بیخبرانِ خفته بلبل
از بهر گل شبانه برخاست
مرغ از پی کسب صید کردن
شبگیر ز آشیانه برخاست
پس طالب دوست را بباید
یک صبح مولّهانه برخاست
خود عاشق صادق از سر جان
در حال محققانه برخاست
مشنو که مجاورست هر کو
از تربت آستانه برخاست
عشق از تو نزاریا چو بستد
یکباره تو را بهانه برخاست
از خاطر نازکت به کلّی
اندیشهٔ احمقانه برخاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا چرخ بدین بهانه برخاست
کان یک نظر از میانه برخاست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.