اگرت معیشتی هست و کفافِ کامرانی
به مرادِ خویش برخور ز درختِ زندگانی
می و چنگ و کنجِ خلوت سه چهار یارِ همدم
به از این دگر چه باشد ز نعیمِ این جهانی
به غنیمتِ جوانی ز بهارِ عمر برخور
که نه بهتر از بهارست و نه خوش تر از جوانی
دمِ نقد خوش برآور ببر از غمِ جهان دل
ز میانِ جان رضا ده به قضای آسمانی
بنشین به تازهرویی ز زمانه داد بستان
به سماعِ ارغنونی به شراب ارغوانی
بده آبِ تلخ صافی نه که قوتِ جانِ شیرین
نه که آفت المجانین نه که غایت الامانی
قدحِ گران روان کن که سرِ گران ندارم
سبکش بده گرانی که برون برد گرانی
به صفِ خُمار بر زن به مبارزانِ باده
که به حمله مصافش ز جهان برون جهانی
چو مهِ قدح برآید چه کند خمار ظلمت
جز از آن که رختِ زحمت به عدم برد نهانی
به طلوعِ روز بنگر که چراغ چون نزاری
نفسی برآرد اما به هزار ناتوانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره لذت بردن از زندگی و جوانی و خوشیهاست. شاعر به خواننده توصیه میکند که در صورتی که معیشتی دارد و به کمال و خوشبختی میرسد، باید از زندگی و لذتهای آن بهرهمند شود. او به جوانی و بهار عمر به عنوان بهترین زمانها اشاره میکند و از لزوم فراموش کردن غمها و پرداختن به شادیها سخن میگوید. همچنین از می و آهنگ و جمع دوستان به عنوان نعمتهای زندگی نام میبرد و بر این نکته تأکید میکند که باید از لحظات خوب زندگی استفاده کرد و آنها را مغتنم شمرد. شاعر به طور کلی پیامش را حول میل به خوشبختی و لذت بردن از لحظات زندگی و جوانی میچرخاند.
هوش مصنوعی: اگر زندگیات به خوبی پیش میرود و به آنچه که میخواهی میرسی، از امکانات و نعمتهای زندگیات بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: نوشیدن می، نواختن چنگ و نشستن در گوشهای با سه یا چهار دوست نزدیک، بهتر از هر نعمت دیگری در این دنیا است.
هوش مصنوعی: از فرصتی که جوانی به ما میدهد به خوبی استفاده کنیم، چون نه زمانی بهتر از بهار وجود دارد و نه چیزی زیباتر از جوانی.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که در لحظه حاضر زندگی کنیم و از غم و نگرانیهای جهانی دوری گزینیم. باید با رضایت خاطر به سرنوشت و تقدیر الهی تن دهیم و از درد و دل رنجهای زندگی فاصله بگیریم.
هوش مصنوعی: بنشین و از زیباییها و نعمتهای زندگی بهرهمند شو و در آوای خوش و شاداب به شادی و لذت بپرداز.
هوش مصنوعی: به من آب تلخ صاف بده، چون برای جانم لازم است. این آب نه تنها میتواند جانم را قوت دهد، بلکه از دیوانگی دورم نگهمیدارد و به هدفهای والایم نزدیکتر میکند.
هوش مصنوعی: چیزی را که سنگین است، به سرعت برانید و من اکنون سنگینی ندارم. اگر سبکی هم هست، آن را به من بده که بتوانم سختیهای زندگی را بدون بار سنگین تحمل کنم.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی قدرت و جذبه مینوشد و به نوعی میگوید که باید به میدان بادهنوشی برویم، جایی که دلیران برای چالش و کارزار گرد هم آمدهاند. در این صف، افرادی با روحیهای خستگیناپذیر و شجاعت قرار دارند که میخواهند جهانی تازه بسازند و از مشکلات و دردهای زندگی آزاد شوند.
هوش مصنوعی: زمانی که ماه در جام شراب نمایان میشود، خمار در تاریکی چه کاری میتواند انجام دهد جز اینکه لباس رنج را به طور پنهانی به عدم (نیستی) منتقل کند.
هوش مصنوعی: به صبح روز نگاه کن که همچون چراغی ضعیف، کمکم در میخیزد و در عین حال به سختی و مشقت این کار را انجام میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غم تو خجسته بادا، که غمیست جاودانی
ندهم چنین غمی را به هزار شادمانی
منم آنکه خدمت تو کنم و نمیتوانم
تویی آنکه چاره من نکنی و میتوانی
ز سگان کویت ای جان که دهد مرا نشانی
که ندیدم از تو بوئی و گذشت زندگانی
دل من نشان کویت ز جهان بجست عمری
که خبر نبود دل را که تو در میان جانی
ز غمت چو مرغ بسمل شب و روز میطپیدم
[...]
به صبا پیام دادم که ز روی مهربانی
سحری به کوی آن بت گذری کن ار توانی
چو رسی به آستانش ز ادب زمین ببوسی
ز من ای صبا پیامی بدهی بدو نهانی
سر زلف مشکبارش به ادب مگر گشایی
[...]
هله پاسبان منزل تو چگونه پاسبانی
که ببرد رخت ما را همه دزد شب نهانی
بزن آب سرد بر رو بجه و بکن علالا
که ز خوابناکی تو همه سود شد زیانی
که چراغ دزد باشد شب و خواب پاسبانان
[...]
نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی
که به دوستان یک دل سر دست برفشانی
دلم از تو چون برنجد که به وهم در نگنجد
که جواب تلخ گویی تو بدین شکردهانی
نفسی بیا و بنشین سخنی بگو و بشنو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.