دلم بر آتشِ هجران بسوخت زار اندوه
رخم به خونِ جگر کرد لالهزار اندوه
ز دست عشوه هنوزم نداده بود خلاص
فکند بازم در پایِ انتظار اندوه
نه ممکن است که بیپایمردیِ شبِ وصل
مرا برون کند از دستِ روزگار اندوه
ز دستِ دل چه کنم کارِ من به جان آمد
ز بس که دست و دلم میبرد ز کار اندوه
اگر فراقم ازین دست پای بردارد
برآورد ز دل و جانِ من دمار اندوه
به لب برآورد از حقّه بدن جانم
به دستِ شعبده هر دم هزار بار اندوه
نه بر مشاهده ی طلعتِ تو در حلقم
زقوم و زهر کند جامِ خوشگوار اندوه
چو از میان تو گویم چراست آن که مرا
ز سیلِ چشم چو جیحون کند کنار اندوه
نماز شامِ غریبان قیامتی دگرست
قیاس کن چه کند در شبانِ تار اندوه
مدارِ عشق نباشد نزاریا بر هجر
به کامِ دل بسی عاقبت مدار اندوه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به عمق درد و رنج ناشی از جدایی و فراق میپردازد. او از آتش غم و اندوهی که در دلش شعلهور است میگوید و تأکید میکند که این جدایی بر روح و جانش تأثیر گذاشته است. او به طور خاص از عشق و انتظار برای وصال صحبت میکند و احساس میکند که این درد انگار هرگز پایان نمییابد. همچنین، شاعر به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر زندگیاش اشاره میکند و این حس را به تصویر میکشد که جدایی از معشوقش مانند طعم زهر است تا جایی که او را به مرگ میکشاند. در نهایت، شاعر بر این نکته تأکید دارد که عشق در غم و اندوه نمیتواند ادامه یابد و هر لحظه انتظار برای وصال، بر بار غمش میافزاید.
هوش مصنوعی: دلم به شدت از دوری و جدایی میسوزد و احساس اندوه میکنم. غم و ناراحتیام به حدی است که چهرهام را به حالت غمزده و خونین تبدیل کرده است.
هوش مصنوعی: هنوز از چنگ لطافت و جذابیت او رهایی نیافتهام و دوباره در دام انتظار و غم گرفتار شدم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هیچ چیز نمیتواند من را از شبهای پرمیدان و زیبای وصال و دوستی جدا کند و به روزهای پر از غم و غصه بازگرداند.
هوش مصنوعی: از دست دلم چه بکنم؛ کارم به جایی رسیده که شدیداً تحت تأثیر احساساتم هستم و این احساسات باعث میشود که نتوانم از غم و اندوه فرار کنم.
هوش مصنوعی: اگر دوری و جدایی از من رفع شود، دل و جانم پر از شادی و خوشحالی خواهد شد و غم از وجودم رخت برمیبندد.
هوش مصنوعی: از بدنم جانم به راحتی خارج میشود و هر لحظه مانند شعبدهباز، هزار بار حس غم را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: هرچند به خاطر دیدن چهرهات در حلقم درد و زهر وجود دارد، اما جام لذتبخش غم همچنان شیرین است.
هوش مصنوعی: وقتی از تو سخن میگویم، میپرسم چرا اشکهایم همچون سیل، مرا از اندوه دور میکنند و به کنار میرانند.
هوش مصنوعی: نماز شب غریبان مانند روز رستاخیز است. تصور کن در شب تاریک و پر از غم چه حال و وضعیتی خواهد داشت.
هوش مصنوعی: عشق در حالت نزار نمیباشد، اگرچه دل در غم هجر به سر میبرد، اما در نهایت باید از اندوه دوری جست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.