این منم خود را چنین در دست غم بگذاشته
پای مال محنت و جور و ستم بگذاشته
دل به غربت داده و آرام جان در انتظار
عهد او بشکسته و شرط قدم بگذاشته
قصه دردی از او هر شب صبا آرد به من
حرف پنهان کرده و نقش قلم بگذاشته
دیده باشی نیک بختان ریاضت دیده را
از پی اسلام تعظیم صنم بگذاشته
گر صنم آن است من خواهم پرستش کردنش
ملت و اسلام را بینی به هم بگذاشته
هر زمان جانی دگر بخشد رقیبان را حبیب
از وجود خویش ما را در عدم بگذاشته
عشق را فرمود تا بنمود قلب ما به خلق
عقل را حیران چو سکه بردرم بگذاشته
لشکر سودا به غوغا بر سد ما تاخته
در میان خلق ما را چون علم بگذاشته
این نه شرط دوستی باشد که دل بازش دهد
چون نزاری هم دمی را در ندم بگذاشته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از اندوه و غم深 خود سخن میگوید. او خود را در دامن محنت و ستم رها کرده و دلش به غربت سپرده است. یادآوری میکند که عهدی را شکسته و از ستمهایی که بر او رفته، قصههایی از صبح زود میشنود. شاعر به تعظیم در برابر زیبایی میپردازد و عشق را بالاتر از مطالب دینی میداند. او از قرار داشتن در وضعیت سخت و دغدغههای عاشقانهاش سخن میگوید و نشان میدهد که احساساتش نهتنها او را در معرض خطر میاندازد، بلکه او را از دیگران متمایز میکند. در پایان به چالشهای دوستی و ارتباط عاطفی اشاره میکند، گویی که هیچ چیز نمیتواند درد عشق او را التیام بخشد.
هوش مصنوعی: این من هستم که خودم را در آغوش غم و اندوه قرار دادهام و زیر بار سختیها و ظلمها خم شدم و به راحتی تسلیم آنها شدهام.
هوش مصنوعی: دل به دوری و غربت سپرده شده و جان آرامش را در انتظار وفای عهد او از دست داده و برای آمدن او شرط و نشانهای گذاشته است.
هوش مصنوعی: هر شب نسیم صبا داستانی از درد او را برایم میآورد، در حالی که او حرفی را پنهان کرده و نشانی از خود به جا گذاشته است.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که افرادی که به خوشبختی دست یافتهاند، به خاطر پیروی از اصول اسلام، به طور جدی و با زحمت، تمایل به پرستش و اعتقاد به چیزهای مادی و بتهای غیرواقعی را کنار گذاشتهاند. آنها برای رسیدن به هدفهای والاتر از زندگی و نیل به حقیقت، با فداکاری و تلاش، از چیزهای بیارزش و ناپایدار دوری جستهاند.
هوش مصنوعی: اگر معشوق من گاهی به صورت بت باشد، من باز هم او را میپرستم. در این حال، میتوانی ببینی که چگونه ملت و دین اسلام در کنار هم جمع شدهاند.
هوش مصنوعی: هر بار که محبوب، رقیبان خود را جان و توان تازهای میبخشد، ما را در فقدان و نبود خود رها کرده است.
هوش مصنوعی: عشق به ما آموخت که قلب ما را به دیگران نشان دهیم، در حالی که عقل ما مانند سکهای است که برادرش کنارش گذاشته شده و گم شده است.
هوش مصنوعی: لشکر احساسات و افکار آشفته به ما حملهور شده و در میان مردم، حالمان را مانند علم (پرچم) رها کرده است.
هوش مصنوعی: این رفتار صحیحی برای دوستی نیست که تنها به خاطر یک لحظه دل باز کند، چرا که نزار هم در پوزه دل به کسی با بیتوجهی روبرو میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.