مرا هاتفی داد ناگاه توبه
بگو گفت استغفرالله توبه
بگفتم ز می توبه کردم خدایا
به رغبت، نکردم به اکراه توبه
شب و روز اورادِ من توبه باشد
سحرگاه توبه، شبان گاه توبه
مرا گفت یاری پراکنده خو کن
نگیرند از سر به هر ماه توبه
اگر نشنوده توبه ی من شهنشه
کنم از جوارِ شهنشاه توبه
نی ام پای بندِ حطامِ مزوّر
هم از مال توبه ، هم از جاه توبه
کنم توبه از توبه ی سست کردن
که محکم نباشد ز برناه توبه
سیاهی برفت و سفیدی درآمد
به تقوی کنون می دهد راه توبه
نزاری ز دشمن ببر یعنی از خود
به نیکی توقّع ز بدخواه توبه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.