گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حکیم نزاری

کسی را که می دم به دم می خورد

نماند ازاو هیچ تا بنگرد

گرادمان کنی باده بریک قرار

همه ساله ایمن شوی از خُمار

به شرطی که در نگذری ز اعتدال

وگرنه نیارد مزاج احتمال

مکن گرچه غالب تو باشی مری

برون شو اگر عاقلی از عِری

گرو هم نبندی که مرد خرد

نبندد گرو نیز اگر می‌برد

چو مجلس گران گردد و کلّه پُر

مقام ستیز و مری نیست مُر

چه ناچاره می‌بایدت کرد ایست

اگر بر رگی می‌زنی عیب نیست

غنیمت شمر گر چو حیلت گران

ز خود بگذرانی شرابی گران

اگر بر توان بست چالاکی است

که نا التفاتی ز ناباکی است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode