ای شام نشاط طره بگشا
ای صبح مراد چهره بنما
ای روز بروی دوست بگذر
ای شب با زلف یار باز آ
ای دوست بخستگان نظر کن
ای خواجه به بندگان ببخشا
ای گوش ره صماخ بر بند
ای چشم در سرای بگشا
ای عشق پی قدوم خسرو
ای عقل پی نثار دارا
بنشین و سرای دل بیفروز
برخیز و فضای سر بیارا
ای جبهه ره سجود بر گیر
ای چهره بخاک ره بیالا
ای جشن نقاب چهره بر کش
ای بزم غبار طره بزدا
ای خلد بپاسبان در آویز
ای چرخ در آستان بیاسا
کین بزم شهنشه جهان است
مقصود زمین و آسمان است
یار آمد و همچنان بخوابی
بر خیز که سر زد آفتابی
بر چهره نهاد چنبر زلف
صبح است و گشاده پر غرابی
باز آمده از شکار گردون
از خون مهش بکف خضابی
کرده بدو نیم پیکر ماه
آویخته هر یک از رکابی
آورده ببند خام زلفش
درهر خم حلقه آفتابی
بی دیده ی من رخش نکونیست
گلزار خوش است باسحابی
ملک شه عادلی دلا نیست
بی مصلحتی اگر خرابی
گر حاصل عاقلی همین است
زین پس من و مستی از شرابی
سرمایه ی عمر رفت بر باد
بنیاد وی افکنم بر آبی
راه است دراز و دور کوتاه
ای خواجه نمیکنی شتابی
آزادی ما غلامی تست
ای خواجه نمیکنی ثوابی
...
...
دل رهبر و بخت یاورت باد
کام دو جهان میسرت باد
شاد است روان عالم از تو
غم دور همی ز خاطرت باد
آشفتگیت مباد هرگز
ور باد ز زلف دلبرت باد
گر عقده بکارت افکند چرخ
از جعد خطی معنبرت باد
هر سعد که در فلک توان جست
سد قرن قرین اخترت باد
خصم تو مباد سر بر آرد
ور باد ز نوک خنجرت باد
آنجا که بقا کنند قسمت
فردوس شریک کهترت باد
ای بزم طرب فزای دارا
ناهید کمینه چاکرت باد
هر صبح چو سر زند بریدی
با مژده ی فتح بر درت باد
هر روز که شب شود شرابی
از صاف طرب بساغرت باد
خوش باش تو با نشاط خوشتر
هر روز ز روز دیگرت باد
...
...
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به دعوت از خوشبختی و شادی میپردازد و از طبیعت و زمان میخواهد تا به زیبایی و نشاط زندگی بیافزاید. شاعر به شب و روز و عاشق و عشق اشاره میکند و از زیباییهای ظاهری و باطنی صحبت میکند. او از معشوق خود میخواهد تا عشق و زیباییاش را به زندگیاش بیفزاید و در این راه از نفوذ سرنوشت و قدرت عشق طبیعی یاد میکند.
شاعر همچنین بر اهمیت خوشبختی و شادابی در زندگی تأکید میکند و آرزو میکند که مشکلات دور شوند و عشق و شادابی جایگزین آنها شود. در نهایت، او از خداوند میخواهد که زندگی را برای یار و دوستانش راحت و شاداب کند و به او خوشبختی و موفقیت عطا فرماید.
هوش مصنوعی: ای شب، شادابی خود را با گیسوانت به نمایش بگذار؛ ای صبح، چهرهی آرزوهایت را آشکار کن.
هوش مصنوعی: ای روز، بر روی دوست گذر کن و ای شب، با زلف یار بازگرد.
هوش مصنوعی: ای دوست، به کسانی که در سختی هستند توجه کن و ای آقا، به بندگان خود رحم کن و محبت نشان بده.
هوش مصنوعی: ای گوش، به صدای درون خود توجه کن و ای چشم، دروازهی دیدن را باز کن.
هوش مصنوعی: ای عشق، در پی آمدن خسرو باش و ای عقل، در پی نثار دارا راه بگیر.
هوش مصنوعی: بنشین و دل خود را شاد کن، سپس بلند شو و فضای ذهنت را آرام و دلپذیر بساز.
هوش مصنوعی: ای جبهه، سر به خاک بگذار و سجده کن، ای چهره، به خاک راه بیا.
هوش مصنوعی: ای عید فرح و شادی، چهرهات را پنهان کن و ای میهمانی، غبار از موهای زیبا کنار بزن.
هوش مصنوعی: ای باغ، تو را به نگهبانی میسپارم، ای آسمان، در آستانهٔ آرامشی.
هوش مصنوعی: این جشن و میهمانی که در نظر داریم، هدف اصلی زمین و آسمان است و به نوعی شکوه و عظمت دنیای پادشاهی را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: دوست آمد و همچنان در خواب هستی، پس از خواب برخیز، چون خورشید طلوع کرده است.
هوش مصنوعی: بر چهره نازک او، حلقهای از موهایی چون زلف صبح افتاده است و گویی پرندهای آزادانه در کنار او نشسته است.
هوش مصنوعی: بازگشتهام از شکار زمان و از خون محبوبم بر دستانم ردّی باقی مانده است.
هوش مصنوعی: نیمی از پیکر ماه را به او تقدیم کردهاند و هر کدام از او آویزان شدهاند.
هوش مصنوعی: موهای پر پیچ و تاب او را به گونهای بستهام که مانند حلقهای از نور تابان به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: هرگز نخواهی دستیابی به زیباییهای گلزار اگر که دلی برای دیدن نداشته باشی.
هوش مصنوعی: ملک و شاه عادلی وجود ندارد که بدون منظور و مصلحتی، به خرابی و نابودی دست بزند.
هوش مصنوعی: اگر نتیجه عقلانیت همین باشد، پس از این به بعد من و مستی، از شرابی دور نخواهیم بود.
هوش مصنوعی: تمامی روزگار عمرم به هدر رفته است و حالا میخواهم آنچه را که دارم به یک چیز بیارزش و ناپایدار بسپارم.
هوش مصنوعی: ای خواجه، راهی که در پیش داریم خیلی طولانی و دور است، اما تو هیچ عجلهای از خودت نشان نمیدهی.
هوش مصنوعی: آزادی ما وابسته به خدمت توست ای آقا، تو هم هیچ پاداشی نمیگیری.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به این دارد که شخصی، احساساتی از خواب و خیال دارد که شبیه به میوههای رسیده و خوشمزه است. این احساسات، در دل او، ترکیبی از شور و شوق و میل به زندگی را ایجاد کردهاند. در واقع، او در دنیایی آرمانی و زیبا غوطهور است که به او حس خوشایندی میدهد.
هوش مصنوعی: باشد که دلِ رهبر همیشه شاد باشد و بختت یارت کند، و هر دو جهانی که آرزو داری، به تو ارزانی شود.
هوش مصنوعی: روح جهان به خاطر تو شاد است و غمها از یاد تو دور میشود.
هوش مصنوعی: هرگز نگذار دل آشفتگی و درهمریختگی بر تو چیره شود، حتی اگر بادی از زلف محبوبت بوزد.
هوش مصنوعی: اگر چرخ زمان بر روی گرههای زندگی نیفتد، تو از زیبایی و معانی خطی که به درونت ریشه دارد، نخواهی کاست.
هوش مصنوعی: هر خوشبختی که در آسمان بتوان جستجو کرد، سد قرن به همراه ستارهات باشد.
هوش مصنوعی: نمیخواهم دشمن تو سر بلند کند و تو نباید دم خنجرت را در باد بگذاری.
هوش مصنوعی: در جایی که زندگی و جاودانگی وجود دارد، امید است که قسمت خوشبختی برای شخصیتهای فرودست نیز فراهم شود.
هوش مصنوعی: ای مهمانی شاد و دلانگیز، ای ناهید ثروتمند، همیشه به یاری من بشتاب.
هوش مصنوعی: هر صبح که خورشید طلوع میکند، با نوید پیروزی بر در خانهات بوزد.
هوش مصنوعی: هر شب که فرا میرسد، نوشیدنی خوشگوار و شادیآور به تو تقدیم شود.
هوش مصنوعی: هر روز باید سرشار از شادی و نشاط باشی و از روزهای گذشته بهتر زندگی کنی.
هوش مصنوعی: در این دنیا، هر انسانی در مسیر زندگی با شرایط و تجربیات مختلفی مواجه میشود. برخی از این تجربیات ممکن است خوشایند و مثبت باشند، در حالی که برخی دیگر چالشهای سختی را به همراه دارند. زندگی به گونهای است که هر فرد با آنچه که به دست میآورد و میآموزد، میتواند به رشد و پیشرفت خود ادامه دهد. این تجربهها ما را قویتر و تواناتر میسازند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.