نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲ ز دردش مُردم و آگه نشد، خوش وقت بیماری که بیند وقت مردن بر سر بالین طبیبش را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که فردی که در حال بیماری است، زمانی که در حال مرگ است، متوجه نمیشود که پزشک او در کنار اوست و به او کمک میکند. این حکایت از بیخبری و بیتوجهی به خواص و وجود دیگران در لحظات بحرانی دارد.
هوش مصنوعی: از درد او جان دادم، ولی او متوجه نشد. خوش به حال کسی که بیماری را میبیند که در زمان مرگش، در کنار تختش پزشک حضور دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نگویی تا به گلبن بر چه غلغل دارد آن قمری
که چندان لحن میسازد همی نالد ز کم صبری
به لحن اندر همی گوید که سبحانا نگارنده
که بنگارد چنان رویی بدان خوبی و خوش چهری
مسیحادم و موسی کف سلیمان طبع و یوسف رخ
[...]
چنان شد عام در ایام ما ذوق گرفتاری
که آزادی کند دلگیر، اطفال دبستان را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.