طفلی پی دیوانه زهر خانه درین شهر
یا رب چه کند یک دل دیوانه درین شهر
دل را هوس صحبت ما نیست ببینید
دیوانه ندارد سر دیوانه درین شهر
سودای سر زلف تو گر رهزن دلهاست
مشکل که بماند دل فرزانه درین شهر
چون شمع بهر جمع بسوزیم و چه حاصل
بر شمع نسوزد دل پروانه درین شهر
دیگر ندهد گوش بافسانه ی ما کس
دیوانگی ما شده افسانه درین شهر
جا تنک شد ار بر سر کویش چه توان کرد
یک شهر غریبیم و یکی خانه درین شهر
شهری همه دیوانه و یک بار ندیدیم
طفلی که رود از پی دیوانه درین شهر
دارد سر تعمیر سرا خواجه خدا را
دیوانه ندارد سر ویرانه درین شهر
یک زاهد و یک رند درین شهر ندیدیم
بستند در مسجد و میخانه درین شهر
دل از چه ندانم که گریزان ز نشاط است
دیوانه ندارد سر دیوانه درین شهر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.