نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴ در کوی هوس خاک نشینم ایام هر روز سحر به خدمتم آید شام صد قافله خواب پیش بختم به سجود صد دریا ز هر نزد عیشم به سلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در کوی هوس، من همیشه در خاک زندگی میکنم و هر صبح، شام به ملاقات من میآید. خوابها و آرزوهای زیادی با من هستند و هر کدام به سمت خوشیهای زندگیام میآیند.
هوش مصنوعی: در خیابان آرزوها، هر روز صبح، شب به ملاقات من میآید و من در این دنیا زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: بسیاری از خوابها و آرزوها به پاهای من سجده میکنند و هر کجا که بروم، دریایی از شادی و لذت به من سلام میگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هم غالیه زلفینی و هم سیم اندام
هم روی نکو داری و هم نیکونام
دو لب چو مدام داری و زلف چو دام
من مانده به دام دایم از بهر مدام
هر چند که از تو بوسه یابم گه بام
در آخر شب مرا هوس آید کام
بوسه بده و کنار برتست حرام
نشنودستی درو غزن باشد شام
افتادم در دام بتی سیم اندام
وز صحبت او دلم رسیده است بکام
تا من بزیم مرا تمام است خوشی
گر دلبر من بسر برد مهر تمام
ای زرین نام لعبت سیم اندام
زر تو و سیم تو نه پخته ست و نه خام
در کس منگر به بی نیازی بخرام
زیرا که توانگری به اندام و به نام
ای رایت شه گرفته از نام تو نام
طبع تو به نظم داده انصاف کلام
هر شه بیتی ز نظم تو دیده تمام
در جلوه عروس نطق را هفت اندام
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.