تا پی عربده مژگان تو پیوست به هم
شست زنجیری زلف تو ز جان دست به هم
به سر زلف تو از شانه شکستی مرساد
که شکست دل ما را نتوان بست به هم
پیش چشم تو اگر جان نسپارم چه کنم
با دوصد تیر که برجَست ز یک شست به هم
تا سر و کار تو با خانۀ خمار فتاد
ای بسا توبهٔ زهاد که بشکست به هم
نیرّ اندر سر راه طلب از پای فتاد
خرم آن روز که با دوست دهد دست به هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تبیین عشق و وابستگی به معشوق میپردازد. شاعر از زیباییهای مژگان و زلف معشوق میگوید و تاثیر عمیق آن بر دل و جانش را نشان میدهد. او اشاره میکند که عشق و شوق به معشوق تا چه اندازه میتواند انسان را تحت تاثیر قرار دهد و حتی به شکستن توبه و بازگشت به عالم مادی منجر شود. در پایان، شاعر به روزی خوش اشاره میکند که با محبوبش دست در دست هم، به نوعی اتحاد و آرامش دست پیدا کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نگاههای جذاب و فریبندهات در کنار هم قرار گرفت، زنجیر دلبستگیهای زلف تو چنان من را به خود زنجیر کرد که جانم در نهایت به هم پیوست.
هوش مصنوعی: زندگی ما تحت تأثیر زلف تو قرار گرفته و به همین دلیل نمیتوانیم دل شکستهمان را سرهم کنیم.
هوش مصنوعی: اگر در برابر چشمان تو جانم را نداشته باشم، با این دوصد تیر چه کار میتوانم بکنم که از یک انگشت بیرون آمدهاند؟
هوش مصنوعی: زمانی که به کانون معاصی و لذتهای دنیوی روی بیاوری، ممکن است بسیاری از افراد که خود را پرهیزگار میدانستند، در برابر وسوسهها و بازیهای نفس شکست بخورند و توبههایشان نادیده گرفته شود.
هوش مصنوعی: وقتی در مسیر دستیابی به خواستههایمان دچار مشکل میشویم، روزی خوشحال کننده و دلپذیر است که با دوستی صمیمی و همدل دست در دست یکدیگر بگذاریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.