بده ساقی شراب لایزالی
به دست عاشقان لاابالی
تموج فی سفینة بحر خمر
کأن الشمس فی جوف الهلال
مبادا چشم ما بیباده روشن
مبادا جان ما از عشق خالی
همه چیزی زوالی دارد آخر
فقط عشقک تبرا عن زوال
اگر در آب باشم یا در آتش
خیالک مونسی فی کل حال
و ما تنظر علی عینی و دمعی
و ما فی البحر اشتاق اللالی
دلت سخت است و مهرت اندکی سست
دگرها هرچه گویم بر کمالی
تزد مالا و مالی غیر قلبی
و هذاالقلب فی دنیای مالی
چنان مستم ندانم روز از شب
و ما اعرف یمینی عن شمالی
(چرا از دوستان دل برگرفتی
وگرنه در تو دشمن جان حلالی) (؟)
به گوشت گر رسانم ناله زار
ز سوز ناله زارم بنالی
فقد حملت حملا غیر حملی
و ما لی طاقتی عن احتمال
لب لعل تو را خواندم شرابی
«سقاهم ربهم خمرا» زلالی
بده ساقی شرابی با نسیمی
شرابک اسقنی واشرب حلالی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ساقی درخواست میکند تا شراب لایزالی به عاشقان بدهد. او با توصیف خمر و زیبایی آن، عشق را بالاترین و ماندگارترین احساس میداند و تأکید میکند که همه چیز در این جهان از بین رفتنی است، جز عشق. شاعر در هر شرایطی، حتی در آب و آتش، به یاد محبوبش است و از دل سخت و محبت کم محبوبش گله میکند. او همچنین ابراز میکند که در حالتی مست است که نمیداند روز است یا شب و از دوری دوستان ناراحت است. همچنین از تأثیر درد و نالههای دلش سخن میگوید و در نهایت از ساقی تقاضا میکند تا شرابی به او بدهد که در آن آرامش و حلال باشد، تا بتواند از عشق لذت ببرد.
هوش مصنوعی: به من شراب دائمی بده، تا عاشقان بیخیال و بیپروا از آن لذت ببرند.
هوش مصنوعی: امواج در کشتیای در دریای شراب به حرکت درآمدهاند، گویی که خورشید در درون هلالی جای گرفته باشد.
هوش مصنوعی: مراقب باش که چشمان ما بدون شراب روشن نشود و مبادا جان ما از عشق تهی گردد.
هوش مصنوعی: همه چیز در نهایت از بین میرود، اما تنها عشق است که از این زوال مستثنی است.
هوش مصنوعی: اگر در آب باشم یا در آتش، تو همیشه در ذهنم هستی.
هوش مصنوعی: به آنچه من میبینم و اشکم که جاری است نگاه نکن، زیرا در دریا، مرواریدها نیز انتظار دارند.
هوش مصنوعی: دل تو سنگی است و محبتت کمی ضعیف است، اما من هر چه بگویم در مورد کمال و خوبیات، فایدهای ندارد.
هوش مصنوعی: مال و ثروت را به دست میآوری، اما قلبت به آن وابسته نیست و در این دنیا، قلب تو بیشتر از مال و ثروت اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: به قدری سرمست و شادابم که نمیتوانم روز را از شب تشخیص دهم و نمیدانم راست را از چپ.
هوش مصنوعی: چرا از دوستانت فاصله گرفتهای؟ اگر این کار را نمیکردی، در دل دشمنان به راحتی میتوانستی جانت را از دست بدهی.
هوش مصنوعی: اگر صدای غمانگیز و نالهام را به تو برسانم، به خاطر سوز و دردی که در دل دارم، تو هم ناله و فریاد خواهی زد.
هوش مصنوعی: من بار سنگینی را به دوش میکشم که از عهدهام خارج است و توانایی تحمل آن را ندارم.
هوش مصنوعی: من شرابی از لبهای زیبای تو خواستم که پروردگارشان به آنها نوشیدنی زلالی عطا کرده است.
هوش مصنوعی: بده به من بطری شرابی که همچون نسیم تازه است و با آن نوشیدنی پاکی را بنوشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنین زرد و نوان مانند نالی
نکردهستم غم دلبر غزالی
نه آنم من که خنبانید یارد
مرا هجران بدری چون هلالی
نه مالیده است زیر پا چو خوسته
[...]
نگر تا از بلای او ننالی
که گر نالی ز ناله بر محالی
الا تا بر زمین و بر حوالی
ز دیبا گسترد نیسان نهالی
مبادا گیتی از دو شاه خالی
ز شه بونصر و خسرو بوالمعالی
ز هر دو خصم پست و دوست عالی
[...]
مرا وقتی خوشست امروز و حالی
قدحها پر کنید و حجره خالی
که داند تا چه خواهد بود فردا
بزن رود و بیاور باده حالی
رهی دلسوزتر از روز هجران
[...]
بنانک مستعد بالنوال
و شأنک غالب فی کل حال
تو آن شاهی که اقلیم خرد را
خجسته طالع و فرخنده فالی
و امرک لو خصصت به الثریا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.