رفتم اینک از سر کوی تو ای جان! خیر باد
زحمتی گر بود کردم بر تو آسان خیر باد
خیر بادی کوی یاران را که در روز وداع
رسم میباشد که میگویند یاران خیر باد
وه که میباید به ناکام از تو دل برداشتن
ورنه با جانان کجا هرگز کند جان خیر باد
دست هجران توام بس داغها بر جان نهاد
من نخواهم برد جان از دست هجران خیر باد
در بهار وصل بودیم و خزان هجر یار
کرد دورم از تو ای سرو خرامان! خیر باد
من چو سایه رو به دیوار عدم آوردهام
تو بمان جاوید ای خورشید تابان! خیر باد
میگذارد جان نسیمی یادگار و میرود
با دل پرخون و چشم اشکباران خیر باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.