خلاف خوی رضا، یار ما گرفت و گذاشت
نقیض و عکس وفا و جفا گرفت و گذاشت
ز مهر و کین چو به نقصان نمی رسید کمال
طریق بغض و محبت رها گرفت و گذاشت
ز فرقت رخ و زلفش دل چو آینه ام
غبار ظلمت و فیض ضیا گرفت و گذاشت
ز روی ناز و تکبر نگار دلبندم
رسوم عشوه و ناز و وفا گرفت و گذاشت
هوای مهر رخش تا به سوی مه ره یافت
مزاج آتش و طبع هوا گرفت و گذاشت
دل شکسته ز دست تطاول زلفت
هزار بار عنان صبا گرفت و گذاشت
دوای درد محبت ز یار چون درد است
دلم وظیفه درد و دوا گرفت و گذاشت
دلی که زهد رها کرد و بوی عشق خرید
نسیم صدق و شمیم ریا گرفت و گذاشت
ز خانه گرچه نسیمی مقیم میکده شد
ره صواب و طریق خطا گرفت و گذاشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.