گنجور

 
نسیمی

کشته عشق ترا گر خونبها خواهد رسید

دم از این معنی زدن اول مرا خواهد رسید

دوش بر بوی تو دادم هر نفس جانی به باد

گر ز من باور نمی‌داری صبا خواهد رسید

روی تو چون دید چشمم خون فشاند دم به دم

تا به رویم دیگر از دیده چه‌ها خواهد رسید

می گذشت از عرش هر شب ناله ام لیکن ز درد

گر رسد تا «سدره » امشب «منتهی » خواهد رسید

گر تو یک ره بر سر خاک نسیمی بگذری

صدره از روحش به گوشت «مرحبا» خواهد رسید