گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سرایندهٔ فرامرزنامه

فرامرز گفت این درخت آدمیست

همین چار گوهر تو را همدمیست

هم از آتش و آب و وز باد و خاک

درختی بدین گونه رستست پاک

همه شاخ او رنگ رنگست نیز

چو تازی و ترکی و زنگست نیز

چو رومی چو کشمیری و دلبر است

گر ایزد پرست است گر بت پرست

که قیوم پاکست پرودگار

بدین سان درختی بیاوردبار

همه عقل و هوش و همه تاب و نوش

دهد دست و پای و دگر چشم وگوش

یکی را چو من دل ببخشد به خود

سری چون تو هرگز نیارد به خود

بدان تا به عقبی مرا خوش کند

تو را دیده و دل بر آتش کند

ترا چاره گفتم به رنج آمدی

بدین گفته خود به رنج آمدی