الا ای خرد مغز سخن
دلت برگسل زین سرای کهن
که او چون من و چون تو بسیار دید
نخواهد همی با کسی آرمید
اگر شهریاری، اگر پیشکار
تو اندر گذاری و او پایدار
چه با رنج باشی، چه با تاج و تخت
ببایدت بستن به فرجام، رخت
اگر آهنی، چرخ بگدازدت
چو گشتی کهن باز ننوازدت
چو سرو دلارای گردد به خم
خروشان شود نرگسان دژم
خمان چهره ارغوان زعفران
سبک مردم شاد گردد گران
بخسبد روان چون که بالا بخفت
تو تنها ممان زان که همراه رفت
اگر شهریاری، اگر زیردست
جز از خاک تیره نیابی نشست
کجا آن بزرگان با تاج و تخت
کجا آن سواران بیدار بخت
کجا آن خردمند و کندآوران
کجا آن سرافراز جنگی سران
همه خاک دارند بالین و خشت
خنک آن که جز تخم نیکی نکشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.