و یکی از آن سلطانان در ایام خلفای بغداد با لشکر به مکه شده است و شهر مکه ستده و خلقی مردم را در طواف در گرد خانه کعبه بکشته و حجرالاسود از رکن بیرون کرده به لحسا بردند و گفته بودند که این سنگ مقناطیس مردم است که مردم را از اطراف جهان به خویشتن میکشد و ندانستهاند که شرف و جلالت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم بدان جا میکشد که حجر از بسیار سالها باز آن جا بود و هیچ کس به آن جا نمی شد، و آخر حجرالاسود از ایشان باز خریدند و به جای خود بردند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: یکی از سلاطین در زمان خلفای بغداد به مکه حمله کرد و شهر را گرفت. او در حین طواف مردم را کشته و حجرالاسود را از جای خود برداشت و به لحسا برد. او ادعا کرد که این سنگ مقناطیس است و مردم را به خود جذب میکند. اما واقعیت این است که عظمت پیامبر اسلام، محمد (ص)، مردم را به جستجوی کعبه میکشید. در نهایت، حجرالاسود را از آنان خریدند و به محل اصلیاش بازگرداندند.
هوش مصنوعی: یکی از سلاطین در دوران خلفای بغداد لشکری به مکه فرستاد و شهر مکه را تصرف کرد. او عدهای از مردم را هنگام طواف دور خانه کعبه کشت و حجرالاسود را از جایش کَند و به همراه خود برد. این افراد اعتقاد داشتند که این سنگ مقناطیس است و مردم را از دور به خود میکشاند، در حالی که نمیدانستند عظمت و جلال پیامبر اسلام، محمد مصطفی (ص) است که مردم را به آن مکان جذب میکند. حجرالاسود پس از مدتی دوباره به جای نخستین خود بازگردانده شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.