و چون سلطان برنشیند هر که باوی سخن گوید او را جواب خوش دهد و تواضع کند و هرگز شراب نخورند، و پیوسته اسبی تنگ بسته با طوق و سر افسار به در گورخانه ابوسعید به نوبت بداشته باشند روز و شب یعنی چون ابوسعید برخیزد بر آن اسب نشیند، و گویند ابوسعید گفته است فرزندان خویش را که چون من بیایم و شما مرا بازنشناسید نشان آن باشد که مرا با شمشیر من بر گردن بزنید اگر من باشم در حال زنده شوم و آن قاعده بدان سبب نهاده است تا کسی دعوی بوسعیدی نکند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: به محض نشستن سلطان، هر کسی با او سخن بگوید، او با خوشرویی پاسخ میدهد و تواضع میکند. آنان هرگز شراب نمینوشند و همیشه اسبی را با طوق و افسار در کنار گور ابوسعید به نوبت نگه میدارند. وقتی ابوسعید برمیخیزد، بر آن اسب سوار میشود و به فرزندانش گفته است که اگر او را نشناسند، باید با شمشیر او را بکشند. این قاعده به این دلیل وضع شده که کسی ادعای بوسعیدی نکند.
هوش مصنوعی: زمانی که سلطان برمیخیزد، هر کسی که با او صحبت کند، با احترام و خوشرویی به او پاسخ میدهد و تواضع میکند. همچنین، شراب نمینوشند. همیشه یک اسب آماده با بندی محکم و با افساری در کنار قبر ابوسعید قرار داده میشود تا وقتی ابوسعید برمیخیزد، بر آن اسب سوار شود. ابوسعید به فرزندانش گفته است که اگر روزی من بیایم و شما مرا نشناسید، نشانهاش این باشد که باید مرا با شمشیرم بکشید. او این قاعده را به این دلیل تعیین کرده تا کسی ادعای نداشتن ارتباط با او نکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.