ای عارض تو آینهٔ صنع الاهی
اسرار تو چون حسن رخت نامتناهی
در سایهٔ زلفت شدم ایمن ز تباهی
هر جا که زند چهرهٔ تو خیمهٔ شاهی
ابروی تو پیوسته بود هندوی حاجب
رفتی و فراق رخ تو میشکند دل
گر خون بشود از غم رویت چه کند دل
بی یاد لب تو نفس خوش نزند دل
با مهر اگر نسبت روی تو کند دل
جان نعره برآرد که مگو نامتناسب
باز آی که خون جگر از دیده روان شد
دریاب که جانم به جمالت نگران شد
دل در طلبت نعره زنان جامه دران شد
از وصل تو قانع به خیالی نتوان شد
تا مهر بود کس نکند یاد کواکب
ای چشم خرد از رخ ادراک تو محجوب
با عارض تو صورت یوسف نبود خوب
بی بوی تو روشن نشود دیدهٔ یعقوب
پا فرق ارادت ننهد بر در مطلوب
… در خواب شود دیدهٔ طالب
چون روی تو مه را نبود سیرت و اخلاق
اوصاف جمالت نتوان کرد بر اوراق
هر جور و جفائی که کنی بر من مشتاق
افغان نتوان کرد که در مذهب عشاق
فرمان تو جایز بود و حکم تو واجب
ای نقش تو در دیدهٔ سودا زده حاضر
هرگز نکنی یاد من سوخته خاطر
بعد از من و تو گرد جهان روشن و ظاهر
وصف رخ خوب تو و درد دل ناصر
بر دفتر قاضی بود و صفحهٔ کاتب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت چهره محبوب است و ابراز احساسات عمیق عاشق نسبت به معشوق را به تصویر میکشد. شاعر میگوید که معشوق به مانند آینهای است که زیباییهای خدا را نمایش میدهد و از غم جدایی او رنج میبرد. عشق و longing برای معشوق به حدی است که حتی تحمل یاد او نیز برای دل سخت است. شاعر به کنایه به اینکه هیچ چیز نمیتواند جانش را از محبت معشوق دور کند و هر رفتار معشوق بر دل عاشق تاثیر میگذارد. او همچنین به فضایل و ویژگیهای معشوق اشاره میکند و میگوید که زیبایی او، افکار و احساسات عاشق را تحتتأثیر قرار داده است، به گونهای که هیچ یادآوری غیر از عشق به او در دل نمیماند. در نهایت، شعر بیانگر درد و شوقی است که عاشق از دوری معشوق احساس میکند.
هوش مصنوعی: ای چهرهٔ تو، جلوهٔ آفرینش خداست و رازهای تو همچون زیبایی چهرهٔ تو بیپایان است.
هوش مصنوعی: در زیر سایهٔ موهای تو، از خطر و نابودی در امان هستم و هر جا که چهرهٔ تو نمایان شود، حس مقام و عظمت را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: ابروی تو همواره مانند هندوهای دربار زیبا و دلنشین است.
هوش مصنوعی: وقتی که رفتی، دوری و جدایی از چهرهات قلب مرا میشکند. حالا اگر دل از غم تو خونین شود، چه میتواند بکند؟
هوش مصنوعی: بدون یاد لبهای تو، دل هیچ لذتی نمیبرد و اگر دل به زیبایی تو علاقهمند باشد، باز هم شادابی واقعی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: جان از شدت ناراحتی فریاد میزند که دیگر از این نامناسبی و بیتناسبی چیزی نگویید.
هوش مصنوعی: برگرد و بازگشت کن، چون از چشمانم اشک مثل خون جاری است. درک کن که جانم به خاطر زیبایی تو نگران و بیتاب شده است.
هوش مصنوعی: دل به شدت در جست و جوی تو فریاد میکشد و به خاطر وصالت، دیگر نمیتواند به خیال و آرزوها بسنده کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که خورشید در آسمان میدرخشد، کسی به یاد ستارهها نمیافتد.
هوش مصنوعی: ای چشم خرد، زیبایی تو را نمیبیند و نمیتواند درک کند، به همین دلیل با زیباییهای ظاهری نتوانستهای به خوبی یوسف بیافزایی.
هوش مصنوعی: چشم یعقوب بدون عطر تو روشن نمیشود و پای ارادت به در کسی که محبوب است نمیرسد.
هوش مصنوعی: در خواب، چشم فرد جستجوگر بسته میشود و به خواب میرود.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهی تو میتابد، مه هم نمیتواند با سیرت و اخلاق تو برابری کند، بنابراین نمیتوان زیباییهایت را بر روی کاغذ نوشت.
هوش مصنوعی: هر نوع ظلم و ستمی که بر من روا داری، نمیتوانم برایت فریاد و ناله کنم، زیرا در عشق، دیوانگی و وابستگی به چنین حالتی است.
هوش مصنوعی: فرمان تو قابل قبول و فرمان تو لازمالاجراست.
هوش مصنوعی: ای نقش تو در چشم من دیوانه همیشه حاضر است، اما هرگز یاد من را که دل شکستهام فراموش نخواهی کرد.
هوش مصنوعی: پس از من و تو، همه جا به زیبایی و روشنی چهره تو و درد دل ناصر خواهد درخشید.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به سرنوشت و تقدیر اشاره دارد که در دفتر قاضی و برگههای کاتب ثبت میشود. یعنی سرنوشت انسانها در دیوان قضا و نوشتههای نویسندگان مقدر شده است و این نشاندهندهٔ مسئولیت و دقت در تحریر و قضاوت در زندگی انسانهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.