گنجور

 
سیدای نسفی

هر کوچه باغ دیده ام ای گل خوش آمدی

جوش بهار خانه بلبل خوش آمدی

از خون عاشقان شده کوی تو لاله زار

ای ارغوان ز کشور کابل خوش آمدی

جان می دهیم و نیم نگاهی نمی کنی

بر کف گرفته تیغ تغافل خوش آمدی

از دیدن تو گشت پریشانیم زیاد

ای شانه بهر پرسش کاکل خوش آمدی

گنجینه خانه تو بود چشم سیدا

پیچیده رخت خویش چو سنبل خوش آمدی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode