در خوان منعمان به امید عطا مرو
مانند دانه در گلوی آسیا مرو
از دردسر به صندل مردم مکن رجوع
بهر دوا به جانب دارالشفا مرو
سر در قبای تنگ کش و غنچه خسب باش
چون گل به باغ دهر به کسب هوا مرو
نفعی به کس ز دوستی سخت روی نیست
از جای خود به جذبه آهن ربا مرو
گردد اگر به فرق سرت سنگ آسیا
در جستجوی سایه بال هما مرو
پهلوی خود ز نقش تعلق نگاه دار
در خانه یی که هست در و بوریا مرو
چون گردباد روزیی خود را بکن ز خاک
بر گرد خویش گرد سوی آسیا مرو
مردم اگر به چشم تو را جای می دهند
در دیده ها در آمده چون توتیا مرو
خود را مساز رنجه به آوازه سخا
دنبال کاروان به صدای درا مرو
از گیر و دار قصر لئیمان حذر نمای
در خانه بخیل روی بی عصا مرو
در راه حق چو رابعه خود را نگاه دار
گر کعبه پیشتاز تو آید ز جا مرو
برگ خزان رسید به گلشن چه می کند
ای باد صبح در طلب سیدا مرو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل چو بلبل از پی آن بی وفا مرو
از دست ما پریده چو رنگ حنا مرو
محراب ز انتظار تو آغوش کرده وا
بر خانه دل ز برای خدا مرو
در بزم گلرخان سبکی سنگ تفرقه است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.