گنجور

 
سیدای نسفی

در دم خط آن پسر در جستجو خواهد شدن

آشنائی ها ما معلوم او خواهد شدن

شبنم خوبی ز گلبرگ ترش خواهد چکید

پیش چشم بلبلان بی آبرو خواهد شدن

از غرور حسن تا کی روی گرداند ز ما

این نمی داند که روزی روبرو خواهد شدن

کاکل او آرزوی غارت دین می کند

عمرش آخر بر سر این آرزو خواهد شدن

تا به کی چون شیشه می کند گردنکشی

خشک مغز آخر سر او چون کدو خواهد شدن

می کند با کاسه های می به پیش ما سخن

دست بر سر عاقبت همچون سبو خواهد شدن

روی چون تصویر بر دیوار خواهد نقش کرد

زلفش آخر جانشین کلک مو خواهد شدن

می کند صد گفتگوی تلخ با گلهای باغ

عاقبت شرمنده این گفتگو خواهد شدن

آن لب شیرین که باشد داغ از حلوای قند

از غم حلوای پشمک همچو مو خواهد شدن

از پریشان گردیی خود آن پریرو سیدا

همچو خورشید جهان بین کو به کو خواهد شدن