بهند غصه منعم عاقبت محبوس می گردد
پر طاووس آخر دشمن طاووس می گردد
نمانده بر جبین از بس حیایی پرده پوشان را
گرفته شمع را در انجمن فانوس می گردد
مگر بربسته اند اهل کرم درهای احسان را
گدا از آستان منعمان مأیوس می گردد
مکن ای شمع در هر بزم حال خویش را روشن
که پیش عاشقان پروانه بی ناموس می گردد
چو مور لنگ هرگز بهر خوردن نان نمی یابد
در این ایام هر کس از پی ناموس می گردد
نباشد سیدا شبها به چشمم خواب آسایش
سرم در جستجوی یار چون فانوس می گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به کوی عشق زاهد دشمن ناموس می گردد
اگر زاغ آید اینجا غیرت طاوس می گردد
خوشا بخت گلستانی که صید خود کند ما را
قفس از شعله آواز ما فانوس می گردد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.