گنجور

 
سیدای نسفی

چند روزی در محبت درد می‌باید کشید

زردروئی‌ها ز رنگ زرد می‌باید کشید

ناله‌های گرم را از بس که تأثیری نماند

بعد از این از سینه آه سرد می‌باید کشید

بوالهوس را سر به تیغ امتحان باید برید

انتقام از دشمن نامرد می‌باید کشید

پیش از آن ساعت که خاکی را دهد دوران به باد

از بنای هستی خود گرد می‌باید کشید

برگ کاهی از کف نامرد بار عالم است

کوه اگر منت شود از مرد می‌باید کشید

سیدا امروز از بالا بلندان چمن

دامن آن سرو یکتا‌گرد می‌باید کشید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode