ای خواب برو ز همدمانم
تا بیکس و ممتحن نمانم
چون دیک بر آتشم نشاندی
در دیک چه میپزی، چه دانم
یک لحظه که من سری بخارم
ای عشق نمیدهی امانم
از خشم دو گوش حلم بستی
تا نشنوی آوه و فغانم
ما را به جهان حواله کم کن
ای جان چو که من نه زین جهانم
بگشای رهم که تا سبکتر
جان را به جهان جان رسانم
یاری فرما، قلاوزی کن
تا رخت بکوی تو کشانم
ای آنک تو جان این نقوشی
ترجیع کنم گرین بنوشی
تیزآب توی، و چرخ ماییم
سرگشته چو سنگ آسیاییم
تو خورشیدی و ما چو ذره
از کوه برآی تا برآییم
از بهر سکنجبین عسل ده
ما خود همه سرکه میفزاییم
گه خیرهٔ تو، که تو کجایی
گه خیرهٔ خود که ما کجاییم
گه خیرهٔ بسط خویش و ایثار
یا قبض که مهره در رباییم
گاهی مس و گاه زر خالص
گاه از پی هردو کیمیاییم
ترجیع دو، ذوق و میل ایچی
در دادن و در گرفتن از چی
گه شاد بخوردنست و تحصیل
گه شاد به خرج آن و تحلیل
چون نخل، گهی به کسب میوه
گاهی به نثار آن و تنزیل
گه حاتم وقت اندر ایثار
گه عباسی به طوف و زنبیل
ما یا آنیم و این دگر فرع
یا غیر تویم بیدو تبدیل
ور زانک مرکب از دو ضدیم
تذلیل نباشدی و تبجیل
هم اصلاحست عز و ذلش
مانندهٔ رفع و خفض قندیل
بس اصلاحی برای افساد
بس افسادی برای تنحیل
بس مرغ ضعیف پرشکسته
خرطوم هزار پیل خسته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به نوعی به جدایی از خواب و دنیا، و تلاش برای نزدیکی به عشق و حقیقت میپردازد. شاعر درخواست میکند که خواب از او دور شود تا بیکس و بیامتحان نماند. او به عشق خود پیامی میدهد که نمیتواند از درد و رنج خود فرار کند. در ادامه، شاعر به بیان وضعیت زندگی و احساسات متضاد خود میپردازد؛ گاهی شاد و گاهی غمگین، گاهی سرشار از اشتیاق و گاهی در ناامیدی. او به جستجوی تعادل میان دو قطب متضاد هستی اشاره میکند و نهایتاً به وجود عشق به عنوان نیروی رابط میان این دو دنیای متضاد میپردازد. در نهایت، شاعر به تضادها و ناپایداریهای زندگی اشاره میکند و به بررسی شرایط انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: ای خواب، از همراهانم دور شو تا من بدون تنهایی و قضاوت باقی بمانم.
هوش مصنوعی: وقتی که تو بر روی آتش ظرفی قرار دادهای، من نمیدانم در آن چه غذایی میپزی.
هوش مصنوعی: مکسری از عشق نمیتوانم یک لحظه بدون تو تاب بیاورم و راحتی نخواهم داشت.
هوش مصنوعی: به خاطر خشم و عصبانیت، گوشهایم را بستهام تا صدای ناله و فریادم را نشنوم.
هوش مصنوعی: ای جان، ما را از این دنیا کم کن، زیرا من به این دنیا تعلق ندارم.
هوش مصنوعی: من را آزاد کن تا بتوانم با خیالی آسوده و سبکبار، جان خود را به جهانی بهتر برسانم.
هوش مصنوعی: ای یاری، کمک کن و مرا به سوی خود بکش تا به نزد تو بیایم.
هوش مصنوعی: تو مثل جان هستی برای این طرحها، اگر تو بنوشی، من میتوانم این را بگویم.
هوش مصنوعی: تو مانند آبی روان هستی و ما مانند سنگهای آسیایی هستیم که در گردونهی تو سرگشته و افسردهایم.
هوش مصنوعی: تو همچون خورشید درخشان هستی و ما مانند ذراتی کوچک از کوه، به تو نزدیک میشویم تا از نور تو بهرهمند شویم.
هوش مصنوعی: به خاطر تهیه سکنجبین (یک نوشیدنی ترش و شیرین) از عسل، ما خود به طور مداوم سرکه به آن اضافه میکنیم.
هوش مصنوعی: گاهی به دنبال تو هستیم و گاهی به خودمان مینگریم، چون نمیدانیم تو کجایی و ما کجا هستیم.
هوش مصنوعی: گاهی به دلیل قدرت و وسعت وجودیام و ایثار، و گاهی به خاطر محدودیت و تنگنظری، من مانند مهرهای هستم که در این بازی زندگی در حال حرکت هستم.
هوش مصنوعی: گاهی ما به مانند مس هستیم و گاهی به مانند طلا، و در هر حال به دنبال ارزش و کیمیاگری در زندگی هستیم.
هوش مصنوعی: دوست داشتن و اشتیاق به چیزها، در دادن و گرفتن آنها چقدر مهم است.
هوش مصنوعی: گاهی زندگی به خوردن و لذت بردن میگذرد و گاهی با صرف هزینه و تحلیل اوضاع میتوان به شادی دست یافت.
هوش مصنوعی: هر انسانی مانند نخل میباشد که گاهی به تلاش و کسب درآمد مشغول است و زمانی دیگر به تقسیم و به اشتراکگذاری آنچه به دست آورده، میپردازد.
هوش مصنوعی: گاهی مانند حاتم طایی در بذل و بخشش عمل میکنیم و در زمانی دیگر مانند عباسیان با برکت و فخر زندگی میگذرانیم، گاهی در حال خدمت و قربانی کردن برای دیگران هستیم و زمانی در حال لذت بردن از نعمتها.
هوش مصنوعی: ما فقط یا همان هستیم و این موضوع دیگری است یا غیر از تو وجود ندارد و تغییر نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر ما از دو عنصر متضاد تشکیل شده باشیم، نه مورد تحقیر قرار میگیریم و نه مورد ستایش.
هوش مصنوعی: بهبود و پیشرفت همواره با لحظات افت و خیز همراه است، مانند تغییرات در روشنایی و خاموشی یک چراغ که به بالا و پایین رفتن آن وابسته است.
هوش مصنوعی: برای هر اصلاحی در جامعه، مشکلات و معضلات زیادی وجود دارد که میتواند کار را سخت کند و برعکس، هر تغییر منفی میتواند به آسانی به فضاهای مثبت تبدیل شود.
هوش مصنوعی: بسیارند مرغانی که با وجود ناتوانی و شکستگی به تلاش و کوشش ادامه میدهند، در حالی که هزار فیل نیز از خستگی زانوی خود را به زمین گذاشتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.