گنجور

 
 
 
کاشی‌چینی - بازی جورچین ایرانی
رباعی شمارهٔ ۳۵۰ به خوانش بهناز شکوهی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
عطار

آن غم که ز تو بر دل پرخون منست

کم نیست که هر لحظه در افزون منست

غایب نیم از تو یک نفس آنچه منم

آن چیز که غایب است بیرون منست

کمال‌الدین اسماعیل

درد تو دوای دل وارون منست

آسایش اندرون و بیرون منست

برخاک در تو خون دل ریختنست

کآن خاک بهر حال به از خون منست

مشتاق اصفهانی

دشمن که برغم بخت وارون منست

یار تو و یار دل محزون منست

می در قدحش ز شک گلگون منست

می نیست که با تو میخورد خون منست

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه