حسنت که همه جهان فسونش بگرفت
دردِ حسدِ حسود چونش بگرفت
سرخیِ رخم ز گرمی و خشکی نیست
از بس که عاشق گَشت خونش بگرفت
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
حسنت که همه جهان فسونش بگرفت
دردِ حسدِ حسود چونش بگرفت
سرخیِ رخم ز گرمی و خشکی نیست
از بس که عاشق گَشت خونش بگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جانم که دل از ملک درونش بگرفت
دود دل خسته بین که چونش بگرفت
چشمم که بهر ترانه خونم می ریخت
دور از تو نگر چگونه خونش بگرفت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.