مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۲

حسنت که همه جهان فسونش بگرفت

دردِ حسدِ حسود چونش بگرفت

سرخیِ رخت ز گرمی و خشکی نیست

از بس عاشق  که کشت خونش بگرفت