گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوالفرج رونی

شاهی که جهان را به وجودش ناز است

بر خیل قضا خنجر او طناز است

با رایت او فتح و ظفر دمساز است

عزالدین ابوالعصب خباز است

عطار

پیوسته دلم شیفتهٔ آن راز است

زان راز شگرف جان من با ناز است

گر محو شود جهان نیاید بسته

آن در که مرا به سوی جانان باز است

سلیم تهرانی

این عشق که برق عافیت پرداز است

جان پرور ما چو شعله ی آواز است

بیماری عشق در وجود مردان

همچون تب شیر و یرقان باز است

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه