گنجور

 
مولانا

مهمان دو دیده شد خیالت گذری

در دیده وطن ساخت ز نیکو گهری

ساقی خیال شد دو دیده میگفت

مهمان منی به آب چندان که خوری

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode