گفتم چکنم گفت که ای بیچاره
جمله چکنم بسازم آن یکباره
ور خود چکنم زیان شوی آواره
آنجا بروی که بودهای همواره
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
گفتم چکنم گفت که ای بیچاره
جمله چکنم بسازم آن یکباره
ور خود چکنم زیان شوی آواره
آنجا بروی که بودهای همواره
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شخصی از دیگری میپرسد که چه کاری انجام دهد و او در پاسخ میگوید که اگر میخواهد به یکباره همه چیز را درست کند، باید از راهی برود که همیشه در آنجا بوده است، تا از آسیب و آوارگی جلوگیری کند.
هوش مصنوعی: به او گفتم باید چه کار کنم، او پاسخ داد: ای بیچاره، همه چیز را یکجا درست کن و بساز.
هوش مصنوعی: اگر خودم زیانی کنم، تو سرگردان خواهی شد و در جایی خواهی رفت که همیشه در آنجا بودهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گشته دلم در غم تو صد پاره
عیش و طرب از نزد رهی آواره
من خود که بوم؟ کشتهای اندر غم تو
شیران جهان چو روبهان بیچاره
عمری گشتم شیفته و آواره
نومید شدم زخویشتن یکباره
ای آنک به هیچ چاره محتاج نئی
دریاب کسی را که ندارد چاره
در کار تو صاحب نظران نظاره
تو غرقه بدریای هوس یکباره
رو چارۀ روز واپسین ساخته دار
ران پیش که گویند که آن بیچاره
ای با تو جهان ظریف و شادی باره
تو جامه شادیی و مالی پاره
تنها خورشید آن دهد عالم را
کان را ندهد مه و هزار استاره
ای شاه بتان و رشک صد مهیاره
گر سوی فلک گهی کنی نظاره
در پیش تو بره حمل چرخ کشد
با هفت قماش سبعه سیاره
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.