گویند مرا چند بخندی ز گزاف
کارت همه عشرتست و گفتت همه لاف
ای خصم چو عنکبوت صفرا میباف
سیمرغ طربناک شناسد سر قاف
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
گویند مرا چند بخندی ز گزاف
کارت همه عشرتست و گفتت همه لاف
ای خصم چو عنکبوت صفرا میباف
سیمرغ طربناک شناسد سر قاف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از صحبت همدمان این دور خلاف
گویم سخنی اگر نگیری به گزاف
چون شیشهٔ ساعت است پیوسته به هم
دلها همه پرغبار و درها همه صاف
از دل سوی دلدار شکافست شکاف
وانکس که نداند این معافست معاف
هر روز در این حلقه مصافست مصاف
میپنداری که این گزافست گزاف
ای حکم ترا مطیع از قاف بقاف
وی جمله شهانرا سر کوی تو مطاف
با همچو توئی روا بود همچو منی
پیوسته دوان در طلب قدر کفاف
یاران چو کشند در بهاران می صاف
من گر چه ز زهد و توبه پیش آرم لاف
دارندم اگر ز می بدان هرزه معاف
در عالم یاری نبود از انصاف
برخیز و طواف کعبه مشمار گزاف
کین رمز کسی نیابد الا دل صاف
آن نور که طوف کعبه را شوق دلست
گر با تو بود کند تو را کعبه طواف
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.