گنجور

 
مولانا

میندیش میندیش که اندیشه گری‌ها

چو نفطند بسوزند ز هر بیخ تری‌ها

خرف باش خرف باش ز مستی و ز حیرت

که تا جمله نیستان نماید شکری‌ها

جنونست شجاعت میندیش و درانداز

چو شیران و چو مردان گذر کن ز غری‌ها

که اندیشه چو دامست بر ایثار حرامست

چرا باید حیلت پی لقمه بری‌ها

ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی

وگر حرص بنالد بگیریم کری‌ها

 
 
 
غزل شمارهٔ ۹۳ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم