چمنی که جمله گلها به پناه او گریزد
که در او خزان نباشد که در او گلی نریزد
شجری خوش و خرامان به میانه بیابان
که کسی به سایه او چو بخفت مست خیزد
فلکی چو آسمانها که بدوست قصد جانها
که زحل نیارد آن جا که به زهره برستیزد
گهری لطیف کانی به مکان لامکانی
بویست اشارت دل چو دو دیده اشک بیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و ویژگیهای خاص یک چمن یا مکان سرسبز و دلنشین میپردازد. چمن به پناهگاه گلها تبدیل میشود و در آن خبری از خزان و پژمردگی نیست. همچنین، در این شعر به تصویری از درختی زیبا و شاداب در میان بیابان اشاره میشود که سایهاش محل استراحت و آرامش است. شاعر همچنین به آسمان و صدای آن اشاره میکند و به روشنی میگوید که در این مکان، چیزهای ناپسند جایی ندارند. در نهایت، با اشاره به دلی لطیف و حساسی، تصویر زیبای این مکان را به بوی دلانگیزی تشبیه میکند که اشکها را به یاد میآورد.
هوش مصنوعی: چمنی که همه گلها به آن پناه میآورند، جایی است که هرگز پاییز نمیآید و گلی در آن نمیریزد.
هوش مصنوعی: در میانه بیابان درختی زیبا و سرزنده وجود دارد که سایهاش میتواند کسانی را که در زیر آن خوابیدهاند، به راحتی بیدار کند.
هوش مصنوعی: آسمانها به مانند پلکانی هستند که جانها را به سوی خود میکشند و سیاره زحل نمیتواند به جایی برود که سیاره زهره در آنجا در حال جنگ و نزاع است.
هوش مصنوعی: گوهری نازک و زیبا در جایی که هیچ مکانی ندارد، به جایی اشاره میکند که دل نشان میدهد، وقتی دو چشمی که از اشک پر شده است، به آن اشاره میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.