عشق عاشق را ز غیرت نیک دشمن رو کند
چونک رد خلق کردش عشق رو با او کند
کنک شاید خلق را آن کس نشاید عشق را
زانک جان روسپی باشد که او صد شو کند
چون نشاید دیگران را تا همه ردش کنند
شاه عشقش بعد از آن با خویش همزانو کند
زانک خلقش چون براند خو ز خلقان واکند
باطن و ظاهر همه با عشق خوش خو خو کند
جان قبول خلق یابد خاطرش آن جا کشد
دل به مهر هر کسی دزدیده رو هر سو کند
چون ببیند عشق گوید زلف من سایه فکند
وانگهی عاشق در این دم مشک و عنبر بو کند
مشک و عنبر را کنم من خصم آن مغز و دماغ
تا که عاشق از ضرورت ترک این هر دو کند
گرچه هم بر یاد ما بو کرد عاشق مشک را
نوطلب باشد که همچون طفلکان کوکو کند
چونک از طفلی برون شد چشم دانش برگشاد
بر لب جو کی دوادو بر نشان جو کند
عاشق نوکار باشی تلخ گیر و تلخ نوش
تا تو را شیرین ز شهد خسروی دارو کند
تا بود کز شمس تبریزی بیابی مستیی
از ورای هر دو عالم کان تو را بیتو کند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ پیچیدگیهای عشق و تأثیراتی است که بر فرد عاشق دارد. عشق باعث میشود که عاشق نسبت به دیگران احساس غیرت کند و درنتیجه، نسبت به روابط خود دچار چالشهایی شود. شاعر اشاره میکند که عشق میتواند او را از دیگران دور کند و او را به تفکر عمیقتری دربارهٔ ذات عشق وریدن از قید ظواهر و مادیات وادارد.
عاشق باید با تلخیها و چالشها مواجه شود تا به شیرینیهای عشق دست یابد. در نهایت، عشق به عنوان نیرویی عمیق و مست کننده از جدا شدن و درک عمیقتری از وجود خود و جهان پیرامون یاد میکند. در اینجا، نام شمس تبریزی نیز به عنوان منبعی از الهام و مستی ذکر شده است که عاشق را به سوی درک بالاتری از عشق رهنمون میسازد.
هوش مصنوعی: عشق باعث میشود که عاشق احساس غیرت کند و نسبت به دیگران حساس شود، زیرا وقتی که عشق ظهور میکند، عاشق تمام توجه و محبت خود را به معشوق معطوف میکند و از دیگران دوری میگزیند.
هوش مصنوعی: شاید کسی که لایق عشق باشد، وجود ندارد. زیرا روح او همچون روح یک روسپی است که به راحتی میتواند به چندین نفر تعلق داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که محبت دیگران برای کسی قابل تحمل نباشد و همه او را طرد کنند، آن شخص میتواند به عشقش پناه ببرد و به درون خود بازگردد.
هوش مصنوعی: زیرا طبع او به گونهای است که وقتی با مردم روبرو میشود، ذهن و درونش به خوبی با عشق و محبت هماهنگ میشود و با خلق و خوی آنها سازگار میگردد.
هوش مصنوعی: جان برای زیستن در دنیای دیگر آماده میشود، جایی که دل از محبت هر کس به سوی او میچرخد و به راحتی توجهش را به هر سمت میکشاند.
هوش مصنوعی: وقتی عشق نمایان شود، زلف من را به صورت سایهای در میآورد و در آن لحظه عاشق بوی خوش عطرهای مشک و عنبر را احساس میکند.
هوش مصنوعی: من میخواهم عطر و بوی خوش مشک و عنبر را از عقل و تعقل جدا کنم، تا عاشق بتواند به خاطر نیاز خود از این دو کنار بگذرد.
هوش مصنوعی: هرچند که او عاشق است و همواره ما را در خاطر دارد، اما همچنان به دنبال زیباییهایی است که مانند کودکان بازیگوش، به دنبال جذب توجه دیگران میباشد.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان از کودکی خارج میشود و به آگاهی و دانش دست مییابد، تواناییاش برای درک و راهیابی در دنیای اطرافش بیشتر میشود. همانند آبی که در جوی سرازیر میشود و مسیر خود را پیدا میکند، انسان نیز با کسب دانش، به درک و شناخت بهتری از زندگی و محیط خود میرسد.
هوش مصنوعی: اگر عاشق تازهکار باشی، با تلخیها و دردها آشنا میشوی تا در نهایت، از شهد شیرین عشق و زیبایی زندگی بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: تا وقتی که از شمس تبریزی مستی و شوری به دست آوری که فراتر از این دنیاهاست و تو را بدون نیاز به خودت سرشار از عشق و حال کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم بو کند
بوی خود را واهلد در حال و زلفش بو کند
کافر و مؤمن گر از خوی خوشش واقف شوند
خوی را خود واکند در حین و خو با او کند
آفتابی ناگهان از روی او تابان شود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.