عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کآن ماه پدید آمد
عید آمد ای مجنون! غلغل شنو از گردون
کآن معتمد سدره از عرش مجید آمد
عید آمد ره جویان رقصان و غزل گویان
کآن قیصر مهرویان زان قصر مشید آمد
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کآن خوبی و زیبایی بیمثل و ندید آمد
زان قدرت پیوستش داوود نبی مستش
تا موم کند دستش گر سنگ و حدید آمد
عید آمد و ما بیاو عیدیم بیا تا ما
بر عید زنیم این دم کآن خوان و ثرید آمد
زو زهر شکر گردد زو ابر قمر گردد
زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد
برخیز به میدان رو در حلقهٔ رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
غمهاش همه شادی بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد
من بندهٔ آن شرقم در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به شادی و سرور عید اشاره دارد و به استقبال آن خوشامد میگوید. شاعر از زیباییهای عید، آمدن ماه و خوشحالی و رقص و آواز گویان صحبت میکند. او به قدرت و دانایی و زیباییهای موجود در این زمان اشاره میکند و از اهمیت وجود معشوق در این شادی یاد میکند. همچنین به آزادی و شادی در عید و نعمتهای الهی پرداخته و تأکید میکند که باید صبر کرد و از این لحظات زیبا لذت برد. شاعر در نهایت از ارزشهای معنوی و شکوفایی روح در این ایام سخن میگوید.
هوش مصنوعی: عید فرا رسیده و خوش شانسی به همراه آن آمده است. شادی کن و به جشن و پایکوبی بپرداز، زیرا که آن ماه زیبا نمایان شده است.
هوش مصنوعی: عید فرا رسیده ای مجنون! صدای شگفتانگیزی را از آسمان بشنو، زیرا آن کسی که به او اعتماد داری از عرش بلند به زمین آمده است.
هوش مصنوعی: عید فرا رسیده و رهگذران در حال رقص و سرودن غزل هستند، زیرا آن پادشاه زیبا از کاخ بلند و باشکوهش آمده است.
هوش مصنوعی: مجنون به شدت تحت تأثیر زیبایی و خوبی خاصی قرار گرفته که هیچ نظیری ندارد، به طوری که تمام دانش و آگاهیاش تحت تأثیر آن قرار گرفته و افکارش به جنون تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: داوود پیامبر با قدرت ویژهای که داشت، حتی سنگ و آهن را نرم میکرد.
هوش مصنوعی: عید فرا رسیده و ما بدون او نمیتوانیم عید بگیریم. بیا تا در این لحظهی خوشایند جشن بگیریم، چرا که سفره و غذای لذیذی آوردهاند.
هوش مصنوعی: از زهر، شکر به وجود میآید و از ابر، ماه زیبا شکل میگیرد. هر جا که زیبایی و غنای وجود داشته باشد، تازگی و طراوت به وجود میآید.
هوش مصنوعی: بپا خیز و به میدان برو، به سوی جمعیت خوشگذران، و به سمت مهمانی که از راه دور آمده است، برو.
هوش مصنوعی: غمهای او همه شادی است و بندهایی که او دارد، همه آزادی است. اگر یک دانه به او بدهی، صد باغ پر نعمت به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: من به نعمتهای الهی بسیار خوشحالم و غرق در آنها هستم. فقط نعمتهای ناپاک و ناشایست برای من بیارزش و ناپسند است.
هوش مصنوعی: زمانی که در موقعیتهای نامناسب قرار میگیری، بهتر است سکوت کنی و از بیان حرفهایت پرهیز کنی. مانند غنچه یا گل سوسن که در انتظار زمان مناسب هستند، تو نیز باید صبر کنی. صبر در زندگی مانند کلیدی است که میتواند قفل مشکلات را باز کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.