غزل شمارهٔ ۵۱۲
صبر مرا آینه بیماریست
آینه عاشق غمخواریست
درد نباشد ننماید صبور
که دل او روشن یا تاریست
آینه جوییست نشان جمال
که رخم از عیب و کلف عاریست
ور کلفی باشد عاریتیست
قابل داروست و تب افشاریست
آینه رنج ز فرعون دور
کان رخ او رنگی و زنگاریست
چند هزاران سر طفلان برید
کم ز قضا دردسری ساریست
من در آن خوف ببندم تمام
چون که مرا حکم و شهی جاریست
گفت قضا بر سر و سبلت مخند
کاین قلمی رفته ز جباریست
کور شو امروز که موسی رسید
در کف او خنجر قهاریست
حلق بکش پیش وی و سر مپیچ
کاین نه زمان فن و مکاریست
سبط که سرشان بشکستی به ظلم
بعد توشان دولت و پاداریست
خار زدی در دل و در دیدشان
این دمشان نوبت گلزاریست
خلق مرا زهر خورانیدهای
از منشان داد شکرباریست
از تو کشیدند خمار دراز
تا به ابدشان می و خماریست
هیزم دیک فقرا ظالمست
پخته بدو گردد کو ناریست
دم نزدم زان که دم من سکست
نوبت خاموشی و ستاریست
خامش کن که تا بگوید حبیب
آن سخنان کز همه متواریست
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.
ساعد نوشته:
این غزل بسیار زیبا را استاد پرویز شهبازی در برنامه شماره ۵۱۲ گنج حضور به طور کامل شرح و تفسیر نموده اند .
از طریق لینک http://www.parvizshahbazi.com می توانید به برنامه مذکور و سایر برنامه های گنج حضور دسترسی داشته باشید .
👆☹
ساعد نوشته:
با عرض معذرت ، شماره برنامه گنج حضور ، ۲۱۴ صحیح است
👆☹