گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

یا ویح نفسنا بفوات الفضائل

یا ویل روحنا بفسادالوسائل

قد حن واشتکی فلذا الصخر بکیا

علی علی هجران فخرالقبایل

لو ان فراقی حمل‌الطور والصفا

زمانا یسیرا هدمت بالزلازل

لو ان شرارا من هوانا تبلجت

علی ظاهری احرقت کل العواذل

لو ان قلیلا من جمالک اثرت

علی‌البر لم توحش فلا بالقوافل

بحق وصال نورالقلب فضله

بنور نای عن درکه کل فاضل

و حرمهٔ اسرار جرت و لطایف

کنیت بها سرا و لست بقایل

و جودک و النعماء ما لم تسمه

لسانی و قلبی عنه لیس بزائل

تجود بوصل مشرق باهر نری

به جملة حاجاتنا و المسائل

فانی لا اسطاع زورة زایر

بجفنین مقروحین در الهوامل

ارید ترابا من تراب فنائه

مدبر نورالعین منی و کاحل

اکل ثری تبریز مثل ترابه

فلا کان جسم قال روحی ممائلی

فلا زال شمس الدین مولا و سیدا

و ذو منة فی ذمتی و هو کافلی