من آن نیم که تو دیدی چو بینیم نشناسی
تو جز خیال نبینی که مست خواب و نعاسی
مرا بپرس که چونی در این کمی و فزونی
چگونه باشد یوسف به دست کور نخاسی
به چشم عشق توان دید روی یوسف جان را
تو چشم عشق نداری تو مرد وهم و قیاسی
بهای نعمت دیده سپاس و شکر خدا دان
مرم چو قلب ز کوره که کان شکر و سپاسی
وگر ز کوره بترسی یقین خیال پرستی
بت خیال تراشی وزان خیال هراسی
بت خیال تو سازی به پیش بت به نمازی
چو گبر اسیر بتانی چو زن حریف نفاسی
خیال فرع تو باشد که فرع فرع تو را شد
تو مه نهای تو غباری تو زر نهای تو نحاسی
به جان جمله مردان اگر چه جمله یکی اند
که زیر چرخه گردون تنا چو گاو خراسی
وگر ز چنبر گردون برون کشی سر و گردن
ز خرگله برهیدی فرشتهای و ز ناسی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی عمیق و فلسفی از عشق و شناخت میپردازد. شاعر بر این نکته تأکید میکند که اگر کسی درک حقیقی از عشق نداشته باشد، نمیتواند زیباییهای واقعی را ببیند. او میگوید که بینش حقیقی تنها از طریق عشق ممکن است و کسانی که در خواب و خیال به سر میبرند، به حقیقت نخواهند رسید. همچنین، شاعر از مفهوم شکرگزاری به خاطر دیدن و نعمتهای زندگی صحبت میکند و هشدار میدهد که اگر کسی از واقعیات فرار کند و فقط به خیالها و توهمات دل ببندد، در واقع خود را اسیر ساخته است. نهایتاً، او به مخاطب میگوید که برای رهایی از بندهای دنیا باید به شناخت عمیقتری از خود و عشق دست یابد.
هوش مصنوعی: من همان کسی هستم که وقتی مرا میبینی، مرا نمیشناسی و فقط تصویری از من در ذهنت داری. تو جز تصور و خیالی از من نمیبینی و در حالت خواب و راحتی به سر میبری.
هوش مصنوعی: به من بگو حالت چگونه است، در حالی که در کمبود و فراوانی زندگی میکنی. مثل یوسف که به دست کوری به نام زلیخا افتاد.
هوش مصنوعی: با چشم دل نمیتوانی زیبایی یوسف را ببینی، زیرا تو عشق واقعی نداری و فقط در دام خیال و قیاس هستی.
هوش مصنوعی: بهای نعمت بینایی gratitude و شکرگزاری خداوند است. انسان باید به خاطر این نعمت، قلبش پر از شکر و قدردانی باشد، همانطور که از دل کورهای، طلا و جواهرات استخراج میشود.
هوش مصنوعی: اگر از کوره در رفتن بترسی، مطمئن باش که در خیال پرستی غرق شدهای. تو با خیالات خودت بازی میکنی و از ترس این خیالات فرار میکنی.
هوش مصنوعی: تصویر تو همچون بتی در دل من نشسته است و من مثل یک پرستنده به تو احترام میگذارم. مانند یک مجسمه نقرهای، به تو وابستهام و گویی که در برابر تو تسلیم و ناتوان هستم.
هوش مصنوعی: در ذهن تو یک تصور وجود دارد که فقط یک تصویر سطحی از واقعیت است. تو خود را به عنوان مظهر زیبایی نمیبینی، بلکه تنها یک سایه از آن هستی. تو به درخشش و ارزش واقعی خود پی نبردهای و هنوز درک نکردهای که چگونه باید به کمال برسید.
هوش مصنوعی: تمام مردان با وجود اینکه در اصل یکی هستند، زیر چرخ سرنوشت، همچون گاو خراسانی میچرخند و به دور خود میگردند.
هوش مصنوعی: اگر از دایره محدودیتهای دنیا خارج شوی و سر و گردنت را از این بند آزاد کنی، به درجاتی از پاکی و خوبی میرسی و مانند فرشتهای میشوی که از گناه و ناپاکی دور است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.