نیست عجب صف زده پیش سلیمان پری
صف سلیمان نگر پیش رخ آن پری
آن پریی کز رخش گشت بشر چون ملک
یافت فراغت ز رنج وز غم درمان پری
تربیت آن پری چشم بشر باز کرد
یافته دیو و ملک گوهر جان زان پری
ما و منی پاک رفت ماء منی خشک شد
گشت پری آدمی هم شد انسان پری
دیده جان شمس دین مفخر تبریز و جان
شاد ز عشق رخش شادتر از جان پری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و جذابیت پری (نوعی موجود افسانهای) که پیش سلیمان صف کشیده است، اشاره میکند. او از تأثیر زیبایی این پری بر انسانها سخن میگوید و اینکه چگونه حضور این پری میتواند باعث راحتی و شادی انسانها شود. همچنین، اشاره میکند که این پری توانایی باز کردن چشم انسانها را دارد و زیبایی او در مقایسه با دنیای مادی، حالتها و احساسات را تغییر میدهد. در نهایت، شاعر به عشق و شادی ناشی از زیبایی این پری و تأثیر آن بر روح انسان و مذهب اشاره میکند.
هوش مصنوعی: غیرعادی نیست که موجودات عجیب و غریب در برابر سلیمان صف کشیدهاند؛ بلکه از زیبایی و جاذبهٔ چهرهٔ آن موجودات است که توجه سلیمان را جلب کرده و او را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: آن پری که به زیباییاش انسانی را به فرشته تبدیل کرد، اکنون از رنج و غم آزاد شده و به آرامش دست یافته است.
هوش مصنوعی: چشم انسان به وسیله آن پری زیبا باز شده و روح او از دیوانگی و ملکوتی بودن به حقیقت و زیبایی پی برده است.
هوش مصنوعی: ما از خودخواهی و ego رهایی یافتهایم و پاک شدهایم. مایعی که نمایانگر زندگی و وجود ما بود اکنون به خشک شدن رسیده است. انسانهایی که به وجود آمدهاند، به نوعی به فرشتگانی شبیه شدهاند که از آزادی و پاکی برخوردارند.
هوش مصنوعی: چشم من به جمال شمس دین، افتخار تبریز، مینگرد و جانم از عشق چهرهاش شادتر از جان پری است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.