ای بهار سبز و تر شاد آمدی
وی نگار سیمبر شاد آمدی
درفکندی در سر و جان فتنهای
ای حیات جان و سر شاد آمدی
درفکن اندر دماغ مرد و زن
صد هزاران شور و شر شاد آمدی
از بر سیمین تو کارم زر است
ای بلای سیم و زر شاد آمدی
پای خود بر تارک خورشید نه
ای تو خورشید و قمر شاد آمدی
لعل گوید از میان کان تو را
سوی آن کوه و کمر شاد آمدی
شمس تبریزی که عالم از رخت
هست مست و بیخبر شاد آمدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.