گنجور

 
مولانا

با چنین رفتن به منزل کی رسی

با چنین خصلت به حاصل کی رسی

بس گران جانی و بس اشتردلی

در سبک روحان یک دل کی رسی

با چنین زفتی چگونه کم زنی

با چنین وصلت به واصل کی رسی

چونک اندر سر گشادی نیستت

در گشاد سر مشکل کی رسی

همچو آبی اندر این گل مانده‌ای

پس به پاک از آب و از گل کی رسی

بگذر از خورشید وز مه چون خلیل

ور نه در خورشید کامل کی رسی

چون ضعیفی رو به فضل حق گریز

ز آنک بی‌مفضل به مفضل کی رسی

بی عنایت‌های آن دریای لطف

از چنین موجی به ساحل کی رسی

بی براق عشق و سعی جبرئیل

چون محمد در منازل کی رسی

بی پناهان را پناه خود کنی

در پناه شاه مقبل کی رسی

پیش بسم الله بسمل شو تمام

ور نه چون مردی به بسمل کی رسی