یا خفی الحسن بین الناس یا نور الدجی
انت شمس الحق تخفی بین شعشاع الضحی
کاد رب العرش یخفی حسنه من نفسه
غیره منه علی ذاک الکمال المنتهی
لیتنی یوما اخر میتا فی فیه
ان فی موتی هناک دوله لا ترتجی
فی غبار نعله کحل یجلی عن عمی
فی عیون فضله الوافی زلال للظما
غیر ان السیر و النقلان فی ذاک الهوی
مشکل صعب مخوف فیه اهراق الدما
نوره یهدی الی قصر رفیع آمن
لا ابالی من ضلال فیه لی هذا الهدی
ابشری یا عین من اشراق نور شامل
ما علیک من ضریر سرمدی لا یری
اصبحت تبریز عندی قبله او مشرقا
ساعه اضحی لنور ساعه ابغی الصلا
ایها الساقی ادر کاس البقا من حبه
طال ما بتنا مریضا نبتغی هذا الشفا
لا نبالی من لیال شیبتنا برهه
بعد ما صرنا شبابا من رحیق دائما
ایها الصاحون فی ایامه تعسا لکم
اشربوا اخواننا من کاسه طوبی لنا
حصحص الحق الحقیق المستضی من فضله
سوف یهدی الناس من ظلماتهم نحو الفضا
یا لها من سؤ حظ معرض عن فضله
منکر مستکبر حیران فی وادی الردی
معرض عن عین هدل مستدیم للبقا
طالب للماء فی وسواس یوم للکری
عین بحر فجرت من ارض تبریز لها
ارض تبریز فداک روحنا نعم الثری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.