حداء الحادی صباحا بهواکم فاتینا
صدنا عنکم ظباء حسدونا فابینا
و تلاقینا ملاحا فی فناکم خفرات
فتعاشقنا بغنج فسبونا و سبینا
عذل العاذل یوما عن هواکم ناصحیا
ان یخافوا عن هواکم فسمعنا و عصینا
و رایناکم بدورا فی سماوات المعالی
فاستترنا کنجوم بضیاکم و اهتدینا
بدرنا مثل خطیب امنا فی یوم عید
فاصطفینا حول بدر فی صلوه اقتدینا
فدهشنا من جمال یوسف ثم افقنا
فاذا کاسات راح کدماء بیدینا
فبلا فم شربنا و بلا روح سکرنا
فبلا راس فخرنا و بلا رجل سرینا
فبلا انف شممنا و بلا عقل فهمنا
و بلا شدق ضحکنا و بلا عین بکینا
نور الله زمانا حازنا الوصل امانا
و سقی الله مکانا بحبیب التقینا
و شربنا من مدام سکر ذات قوام
فی قعود و قیام فظهرنا و اختفینا
فهززنا غصن مجد فنثرنا تمر وجد
فاذا نحن سکاری فطفقنا و اجتبینا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.