چون بسته کنی راهی آخر بشنو آهی
از بهر خدا بشنو فریاد و علی اللهی
در روح نظر کردم بیرنگ چو آبی بود
ناگاه پدید آمد در آب چنان ماهی
آن آب به جوش آمد هستی به خروش آمد
تا واشد و دریا شد این عالم چون چاهی
دیدم که فراز آمد دریا و بشد قطره
من قطره و او قطره گشتیم چو همراهی
چون پیشترک رفتم دریا شد و بگرفتم
او قطره شده دریا من قطره شده گاهی
پیش آی تو دریا را نظاره بکن ما را
باشد که تو هم افتی در مکر شهنشاهی
آبی است به زیرش مه آبی است به زیرش که
او چشم چنین بندد چون جادو دلخواهی
با لعل تو کی جویم من ملک بدخشان را
چاه و رسن زلفت والله که به از جاهی
از غمزه جادواش شمس الحق تبریزی
در سحر نمیبندد جز سینه آگاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف تجربهای عمیق و عرفانی میپردازد. ابتدا از احساس ناامیدی و گوش دادن به نداها و فریادهای درونی خود سخن میگوید. شاعر در جستجوی حقیقت به درون خود میرود و تصویری از یک ماهی در آب میبیند که نمادی از روشنایی و آگاهی است. سپس به جوش و خروش آب و تبدیل شدن آن به دریا اشاره میکند و از پیوند نزدیک میان خود و دریا صحبت میکند. او به دیگران توصیه میکند که به دریا بنگرند و به ابعاد دیگر وجود فکر کنند. در پایان نیز به قدرت عشق و جذابیت زلف معشوق اشاره میکند که برای او از هر چیزی ارزشمندتر است. این شعر در نهایت با اشاره به غمزه و جادوگری معشوق به دنیای روحانی و معنوی بیان میشود.
هوش مصنوعی: وقتی درهای امید را به روی خود ببندی، صدای درد و نالهای را از دل بشنوی. برای خدا، فریادی از عمق وجودت برآورده شود.
هوش مصنوعی: به عمق روح خود فرو رفتم و دیدم که مانند آبی بیرنگ است. ناگهان متوجه شدم که در این آب، ماهیای ظاهر شد.
هوش مصنوعی: آب به جوش آمد و وجود به حرکت درآمد تا اینکه این عالم مانند چاهی بگشوده و وسعت پیدا کند و به دریا تبدیل شود.
هوش مصنوعی: دیدم که دریا بالا آمد و من با قطرهام به او پیوستیم و تبدیل به قطرههایی شدیم که در کنار هم حرکت میکردیم.
هوش مصنوعی: وقتی به جلوتر از خودم رفتم، دریا را دیدم و دریافتم که او به قطرهای تبدیل شده است، در حالی که من هم همان قطرهای هستم که گاهی دریا میشوم.
هوش مصنوعی: به جلو بیا و دریا را تماشا کن، ما امیدواریم که تو نیز مانند ما در دام قدرت پادشاه گرفتار شوی.
هوش مصنوعی: آبی زیر آن وجود دارد که وقتی او چشمانش را میبندد، همچون جادو بر دل مینشیند و دل را میرباید.
هوش مصنوعی: با لبخند تو، سلطنت بدخشان را نمیخواهم، زیرا چاه و زنجیر موهایت، به راستی برتر از هر مقام و قدرتی است.
هوش مصنوعی: تنها دلهای آگاه و بیدار هستند که میتوانند از جاذبه و زیبایی نگاههای شمس تبریزی در سحرگاه بهرهمند شوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.