چه شدی گر تو همچو من شدییی عاشق ای فتا
همه روز اندر آن جنون همه شب اندر این بکا
ز دو چشمت خیال او نشدی یک دمی نهان
که دو صد نور میرسد به دو دیده از آن لقا
ز رفیقان گسستیی ز جهان دست شستیی
که مجرد شدم ز خود که مسلم شدم تو را
چو بر این خلق میتنم مثل آب و روغنم
ز برونیم متصل به درونه ز هم جدا
ز هوسها گذشتیی به جنون بسته گشتیی
نه جنونی ز خلط و خون که طبیبش دهد دوا
که طبیبان اگر دمیبچشندی از این غمی
بجهندی ز بند خود بدرندی کتابها
هله زین جمله درگذر بطلب معدن شکر
که شوی محو آن شکر چو لبن در زلوبیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به معشوقی اشاره دارد که عشق و جنون را تجربه میکند. شاعر از حال و هوای عاشقانه خود میگوید و به حالت جنونآلود و فاصلهاش از دنیا و رفاقتها اشاره میکند. او از چشمانش که همیشه به یاد معشوق است صحبت میکند و حس میکند که خود را به راحتی از دنیای مادی جدا کرده است. این عشق، عمیق و غیرقابل درمان است و حتی پزشکان هم نمیتوانند آن را درمان کنند. در نهایت، شاعر از جستجوی شکر و لذت واقعی عشق صحبت میکند که در آن محو میشود.
هوش مصنوعی: اگر تو هم مثل من عاشق شدی، ای جوان، همه روز در آن حال ناب و همه شب در این گریه و اندوه به سر میبری.
هوش مصنوعی: از چشمان تو تصور جانان دور نشد، حتی لحظهای، چرا که ملاقات او مانند نورهای بسیار به چشمانم میتابد.
هوش مصنوعی: از دوستان بریدهای و از دنیا جدا شدهای، چون از خود آزاد شدم و به یقین رسیدم، تو را درک کردم.
هوش مصنوعی: من مانند آب و روغن با این مردم در ارتباط هستم، اما از درون با هم جدا هستیم.
هوش مصنوعی: تو از آرزوها فراتر رفتهای و به حالت جنونگونهای دچار شدهای، اما این جنون نه از سر بیدردی است و نه ناشی از اختلاط عقل و خون؛ در واقع، تنها راه درمان تو، دارویی است که طبیب بتواند تجویز کند.
هوش مصنوعی: اگر پزشکان لحظهای از این درد بیاسایند و با چشمپوشی از غم خود رها شوند، به راحتی میتوانند از قید و بندهای زندگیشان آزاد شوند.
هوش مصنوعی: به سرعت از این داستان بگذر و به دنبال منبع شیرینی باش، زیرا وقتی به آن شیرینی دست یابی، مانند شیر در دل لوبیا غرق میشوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
بگشا در بیا درآ که مبا عیش بیشما
به حق چشم مست تو که تویی چشمه وفا
سخنم بسته میشود تو یکی زلف برگشا
انا و الشمس و الضحی تلف الحب و الولا
انا فی العشق آیه فاقرونی علی الملا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.